ندای خاموش

چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید

ندای خاموش

چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید

وحدت

"بزرگترین آسیبی که حذف مذهب به حیات انسانی وارد میکند، تجزیه حیات و شخصیت آدمی به دو قطعه دنیوی و اخروی است!

در صورتی که حیات معقول که ریشه اصلیاش از عالم بالا شروع شدهاست، امکان ندارد در عالم پایین ختم و یا قابل تجزیه شود، به طوری که یک جزء آن در این دنیا در اختیار خود انسان باشد و مطابق تمایلات و آرمانهای خود، آن را اداره کند و جزء دیگرش را به عنوان جزء اخروی آن، با مقداری حرکات و اذکار تلقی و تامین نماید!"

این عبارات مفاهیم غریبی نیستند. تقسیم کردن زندگی به دو بخش دنیوی و اخروی. و این دوگانه شدن چهها که نمیکند. چه بسا در نیمه اول قوانین حکمفرما باشند که با اخلاق و مذهب هم تعارض داشتهباشند و در نیمه دوم آداب و مناسکی باشد که هیچ مزاحمتی برای خودخواهیهای نیمه اول ایجاد نمیکند بلکه وعده بهشت هم میدهد. در مقابل کسانی را هم میشناسیم که تمام شئون زندگی فردی و اجتماعیشان بازگو کننده وحدت و یگانگی است.

آیا واقعاً دوگانه پرستی در همین تقسیم زندگی به دو جزء یادشده نیست؟ با این معنا آیا بسیاری از به ظاهر دینداران در زمره کسانی نیستند که به واقع دین را از زندگی دنیوی حذف کردهاند و پشتی ظواهری از آن پنهان شدهاند؟ آیا خود من میتوانم ادعا کنم که از این دست مردم نیستم؟ باز هم آفرین به سکولارها که دستکم، از این نفاق دورند.

به نظرم دورویی و نفاق به مراتب از آنچه سکولاریزم نامیده می شود خطرناک تر است. مدعیان دروغین دینداری با توجیه ظلم، با دروغ، با غصب موقعیتی که حقشان نیست، با تهمت، با افترا و یا با سکوت در برابر این رفتارها و بدتر از آن تاییدشان، آنچنان بیرحمانه دین را از زندگی دنیوی حذف میکنند که هیچ دشمن دینی نمیتواند چنین کند. من معنایی واضحتر از اینکه گفتم برای نفاق و دورویی نمیدانم.

در این هیاهو، قهرمانان واقعی و دینداران راستین کسانی هستند که به کسی اقتدا میکنند که حاضر نبود در مقابل همه دنیا، پرکاهی را از دهان موری برگیرد و تمام لحظات زندگیاش اثباتی شدند برای این حرف.

نظرات 3 + ارسال نظر
معصومه یکشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 08:28 ق.ظ

مثل همیشه عالی بود.
من فکر میکنم نمونه بارز این مساله رو در حال حاضر داریم . کسانی که بدون توجه به آموزه های دین، فقط به خاطر حفظ قدرت، حاضرن به هر جنایتی دست بزنن

مثل همیشه به من لطف داری.
ولی ما اصلا از این موارد نداریم. حتماً منظورت کشور دیگریه

خدارحمی دوشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 01:33 ق.ظ http://khodarahmi.blogsky.com

سلام
مطلب بسیار خوبی بود .این که شما بدرستی اشاره کردید واقعا از معظلاتی است که نه فقط در این زمان بلکه در سالها بسیار دور هم عده ای بنام دین آنچنان عرصه را بر مردم تنگ کردند که مردم را از دین گریزان کردند و مانند جنگهای صلیبی پیش آمد.
دین اگر دوستی و رفاه و اخلاق را ترویج ندهد قطعا مشکل ماهوی دارد.
البته مروجین دینی هم انسان هستند و انسان گاها هوای نفس خود را بر قوانین شرع ترجیح می دهد یا بیشتر از همین مسائل شرعی برای حفظ خود در قدرت و منصب و برخورداری بیشتر استفاده می کند .
موفق و سربلند باشید.

ممنون
و درد اینجاست که گاهی آنها که دشمن درجه یک دین هستند بهتر از دینداران سطحی نگر آن را می شناسند و بسیار استادانه معانی انحرافی را وارد مذهب می کنند

حامد سه‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 11:22 ب.ظ

برادر اینا که نوشتی احیانا تبلیغ سکولاریزم نیست ؟ نکنه توهین به مقدسات باشه ؟! خدای نکرده منظورت از این مدعیان دروغین دینداری مسئولین محترم ما که نیست ؟!؟
...
اگه منظورت اینا هست بگو به حاجی و بچه های مخلص سایبری خبر بدیم بیان یه حالی به این وبلاگت بدن !!!

نه حضرت استاد معلومه که نظر من این مطالبی که گفتی نیست، راستش موقع نوشتن این مطلب بیشتر ببرهای تامیل و ارتش سرخ چین مدنظرم بودن!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد